English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8248 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delib erator U اندیشه کننده
brooder U اندیشه کننده
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
puffer U پف کننده
whisperer U پچ پچ کننده
skittish U رم کننده
catterer U پچ پچ کننده
attenuant U اب کننده
bandwidth U یچ کننده
ear-splitting U کر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
rebutter U رد کننده
spurner U رد کننده
thinner U کم کننده
deflective U کج کننده
abjurer or abjuror U کننده
squasher U له کننده
fillet U پر کننده
fizzy U کف کننده
syncopator U غش کننده
squelcher U له کننده
solver U حل کننده
mumbler U من من کننده
fluxing oil U اب کننده
fillets U پر کننده
swooner U غش کننده
filleted U پر کننده
renunciant U کننده
renunciant U رد کننده
solvent U اب کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
solvents U اب کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
commulator U یک سو کننده
mauler U له کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
tracker U پی کننده
trackers U پی کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
surfy U کف کننده
crepitant U خش خش کننده
bender U خم کننده
benders U خم کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
bidder U کننده
crusher U له کننده
bidders U کننده
percutient U دق کننده
deletive U حک کننده
filler U پر کننده
fillers U پر کننده
refutative U رد کننده
sensor U حس کننده
attacking U تک کننده
doers U کننده
refutatory U رد کننده
repudiationist U رد کننده
noncommittal U رد کننده
doer U کننده
filleting U پر کننده
refuser U رد کننده
depurative U صاف کننده
backbiter U غیبت کننده
analyzer U تحلیل کننده
stipulator U تصریح کننده
stimulator U تحریک کننده
assurer U بیمه کننده
balmily U خنک کننده
baffler U گیج کننده
balancer U متعادل کننده
augmenter U زیاد کننده
baffle platform U کف ارام کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
2تعریف فونتیک چیست؟
3in rell with god
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1cartridge
1تاندانسیو
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com